loading...
گــوگــولــی
امیر حسین حبیبی بازدید : 133 دوشنبه 01 شهریور 1389 نظرات (0)

فیلم هندی


این هم یک شعر طنز دیگه که مصداقش در دنیای واقعیت زیاده

یکیش خودمHello

حالا این شعرو بخونین تا بفهمین قضیه چی بوده  که رضا اینو سروده

 

دوش آن دوست من "رضا سی دی"

آمد ، آورد یکی " دی وی دی"

 

فیلم هندی پر از آن کرده به زور

تا سحر گرم تماشا و سرور

 

صبح آنروز که میرفتم من

پی  متراژ  خیابان  وطن             

 

در یکی کوچه بدیدم مردی

کیف از دخترکی زد ، جلدی

 

یاد آن فیلم بیفتادم من

که چه میکرد "باچان" با دشمن 

 

خر و جوگیر و ز "فردین بازی"

سر راهش شده بودم قاضی

 

سر آن کیف گلاویز شدم

صحنه اکشن یک فیلم شدم

 

آخر از او دوتا چاقو خوردم

گرچه از دست و ز بازو خوردم

 

دزد بی معرفت آخر بگریخت

رشته الفت ما را بگسیخت

 

دخترک چون که بیامد طرفم

به خیالم که طرف شد تو کفم

 

 

چون دوان آمد و بر من برسید

سر فحش از لب و لوچش بکشید 

 

به من او گفت نداری عرضه

مثل یک دختر بی جربزه

 

تن زخمی و دلی بشکسته

شدم از زندگی کردن خسته

 

در دوسالی که جومنگ میدیدم

دیگه جوگیر نشدم ، ترسیدم

 

با جومنگ بازی و فردین بودن

کس نگوید که تویی در دل من

 

من هم آموختم از این نامردم

فکر خود باش نه کیف مردم

 

بله دیگه "از ماست که بر ماست" یا به قول شاعر گفتنی "خودم کردم که لعنت بر خودم باد"

اگه همچین موقعیتی دوباره برام پیش بیاد با  آقا دزده شریک میشم و به شرط 50-50 میزارم فرار کنه یعنی با هم جیم می شیم

راستی شما اگه جای من بودین چککار میکردین؟

اینم یکی از فیلم هایی که دیشب دیدم

برچسب ها فیلم هندی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
با سلام به وبسایت خودتون خوش آمدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 41
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 30
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 32
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 58
  • بازدید ماه : 100
  • بازدید سال : 499
  • بازدید کلی : 6,128
  • کدهای اختصاصی
    شماره پیامک:30000 نمیگم